عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص :
قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ :
إِنَّ مِنْ أَغْبَطِ أَوْلِیَائِی عِنْدِی رَجُلًا خَفِیفَ الْحَالِ ذَا خَطَرٍ أَحْسَنَ عِبَادَةَ رَبِّهِ فِی الْغَیْبِ وَ کَانَ غَامِضاً فِی النَّاسِ جُعِلَ رِزْقُهُ کَفَافاً فَصَبَرَ عَلَیْهِ مَاتَ فَقَلَّ تُرَاثُهُ وَ قَلَّ بَوَاکِیه
امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلى اللَّه علیه و اله فرمود: خداوند مىفرماید: از بهترین بندگان من که همه به حال او غبطه مىخورند بندهاى مىباشد که سبکبار باشد، در ظاهر چندان مورد نظر قرار نگیرد ولى در باطن خود داراى ارج و اعتبار باشد.عبادت خداوند را نیکو به جاى آورد، در میان مردم گمنام زندگى کند، روزى او به قدر کفافش برسد و بر آن صبر داشته باشد، و هنگامى که درگذرد وارث او کم، وگریهکنندگان او کمتر باشند.
بحار الأنوار ج66 ص: 316
عَنِ الإمامِ المجتبی علیه السلام:
إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ فِیهِ مَصَابِیحُ النُّورِ وَ شِفَاءُ الصُّدُورِ فَلْیَجْلُ جَالٍ بِضَوْئِهِ وَ لْیُلْجِمِ الصِّفَةَ فَإِنَّ التَّلْقِینَ حَیَاةُ الْقَلْبِ الْبَصِیرِ کَمَا یَمْشِی الْمُسْتَنِیرُ فِی الظُّلُمَاتِ بِالنُّورِ
امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:
به راستی قرآن دارای شعلههاى نور است و شفاى دلهاست. پس باید در پرتو قرآن جولان داد و صفات قرآنداران را بر خود لازم شمرد، زیرا تلقین موجب حیات دل بینا است همان طورى که مشعلدار در تاریکیها با نور حرکت میکند.
بحار الأنوار ج 75 ص 112
مَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ فى بَیْتٍ مِنْ بُیوتِ اللّهِ یَتْلونَ کِتابَ اللّهِ وَ یَتَدارَسونَهُ بَیْنَهُمْ اِلاّ نَزَلَتْ عَلَیْهِمُ السَّکینَةُ وَ غَشِیَتْهُمُ الرَّحْمَةُ وَ حَفَّتْهُمُ الْمَلائِکَةُ وَ ذَکَرَهُمُ اللّهُ فیمَنْ عِنْدَهُ؛
هیچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در خانهاى از خانههاى خدا برقرار نشد، مگر این که آرامش بر آنان نازل شد و رحمت دربرشان گرفت و فرشتگان در اطراف آنان حلقه زدند و خداوند در میان کسانى که در نزدش هستند، از آنان یاد کرد.
کنزالعمّال، ح 2320
اِنَّ اللّهَ تعالى اَنْزَلَ کِتابا هادیا بَیَّنَ فیهِ الْخَیْرَ وَ الشَّرَّ، فَخُذوا نَهْجَ الْخَیْرِ تَهْتَدوا وَ اَصْدِفوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدوا؛
خداى تعالى کتابى راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت. پس راه خوبى را پیش گیرید تا هدایت شوید و از راه بدى دورى جویید تا به مقصد برسید.
نهج البلاغه، خطبه 167